با این مشکلات واقعاً نمیدانم مردم چگونه باید زندگی کنند/ الان تورم واقعی، سه رقمی است
تاریخ انتشار: ۲۳ اسفند ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۷۳۲۵۶۵۹
وضعیت اقتصادی روز به روز فشار را بر مردم تنگتر کرده و از قرار معلوم دولت رئیسی هم برنامهای برای رفع این تنگناها ندارد که هیچ، حتی خود عامل تشدید وضعیت فعلی شده است.
بازارهای ارز، طلا، مسکن، خودرو، کالاهای اساسی و ... همه امروز پر از تلاطم است و دیگر کسی را یارای مدیریت این بازارها نیست و گویی کار به حال خود رها شده است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
یحیی ابراهیمی، نماینده دلفان با انتقاد از عملکرد دولت سیزدهم در حوزه اقتصادی، گفت: اکثر شعارهایی که دولت در زمینه اقتصادی داده بود، تحقق پیدا نکرده است. قرار بود ارز ۴۲۰۰ تومانی حذف شود که دیگر رانتی در اختلاف این ارز با ارز ۲۳ تومانی نباشد، ولی ارز ۴۲۰۰ تومانی به ۲۸۵۰۰ تومان رسید و از آن طرف، ارز ۲۳ هزار تومانی تا ۶۰ هزار تومان بالا رفت. پس اختلاف قیمت ارز همچنان وجود دارد و فشارش به خانوادهها منتقل شد و متاسفانه، چیزی هم دست مردم را نگرفت.
چرا باید قیمت دلار به ۵۰ تا هزار ۶۰ تومان برسد؟وی افزود: چرا باید قیمت دلار به ۵۰ تا هزار ۶۰ تومان برسد؟ مگر چه اتفاقی در کشور افتاده؟ آیا زلزله و سیل آمده؟ آیا تحریم جدیدی به تحریمهای گذشته اضافه شده است؟ اینها پرسشهایی است که دولت باید شفاف به آن جواب دهد.
عضو مجمع نمایندگان استان لرستان تصریح کرد: تحقق شعار رییس جمهور در زمینه مسکن با میلگردی که سه، چهار ماه پیش، کیلویی ۱۴ هزار تومان بوده و الان ۳۲ هزار تومان شده، امکانپذیر نیست. واقعاً نمیدانم مردم دیگر چگونه باید زندگی کنند؟ الان تورم به شکل واقعی سه رقمی است و آقای رییسی هم در بحث اقتصادی نتوانسته جوابگوی مردم باشد.
عضو کمیسیون بهداشت و درمان مجلس اظهار داشت: پیامدهای اجتماعی مشکلات اقتصادی بسیار ناگوارتر از خود مشکلات اقتصادی است. مثلاً بزهکاریهای اجتماعی، سوءتغذیه، جرم و جنایت، طلاق و ترک تحصیل دانشآموزان و فرار نخبگان همه با این روال، افزایش پیدا میکند.
فرار مغزها، ضربه مهلکی از نظر ثروت به ایران وارد میکندابراهیمی یادآور شد: فرار مغزها، ضربه مهلکی از نظر ثروت به ایران وارد میکند. در حوزههای مختلف، دولت و آقای رئیسی پاسخگو نبودهاند. این مسائل برای کیان نظام، قطع یقین خطرناک است و میتواند فاصله اعتراضات اجتماعی را کم کند. یکی از پیامدهای مهم و البته ناگوار اجتماعی، اغتشاشاتی است که به وجود میآید. زمینهساز این اغتشاشات، مشکلات اقتصادی است. ما اغتشاشات را با یک بدبختی کنترل کردیم و نباید دوباره اجازه ظهور و بروز آن را داد.
وی گفت: مجلس باید از بُعد نظارتی، به موضوع اقتصاد به طور ویژه، ورود کند و با دولت رودربایستی نداشته باشد. وقتی مجلس میبیند که همه شاخصهای اقتصادی افت پیدا کرده است، باید کاری بکند. ما هم این چیزها را نگوییم، حتی افراد بیسواد هم میفهمند که وضعیت اقتصادی بهم خورده و از ریل خارج شده است.
نماینده دلفان افزود: امروز، حوزه کشاورزی، صنعت، خودرو و... همه بهم ریخته است. وقتی دلار به ۵۰ هزار تومان میرسد و مثلاً میلگرد گران میشود، آنگاه که دلار کاهش مییابد و به ۴۰ هزار تومان میرسد، دیگر قیمت میلگرد پایین نمیآید. حال چه کسی پاسخگو است؟ هیچجا نظارتی نیست و این هم مردم را نگران کرده است.
ناهماهنگی بین تیم اقتصادی دولت مشهود استابراهیمی تصریح کرد: ناهماهنگی بین تیم اقتصادی دولت مشهود است و دیگر ناکارآمدی آنها برای مردم، جای حرف باقی نگذاشته و دفاعی از دولت نمانده است. ما به عنوان نمایندگان مردم، دوست داریم که دولت موفق باشد و پیروزی دولت به معنای پیروزی ملت است. با روند و برنامهای که دولت در پیش گرفته، نشان میدهد که دولت برنامه خاصی برای تغییر و تحول و اصلاح در حوزه اقتصادی ندارد که اگر داشت در این چند ماهی که سیستم بهم ریخته است در تغییر تیم اقتصادی اقدامی میکرد.
بیشتر بخوانید:
آجیل شب عید را در این مکان ارزانتر بخرید/ هر کیلو پسته درجه یک ۸۵۰ هزار تومان!۳۵۲۱۷
کد خبر 1742842منبع: خبرآنلاین
کلیدواژه: گرانی تورم مجلس یازدهم قیمت دلار هزار تومان
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.khabaronline.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرآنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۷۳۲۵۶۵۹ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
زندگی سخت است آیا فلسفه میتواند کمک کند؟
فرارو- کی رن ستیا، استاد فلسفه در دانشگاهام آی تی در کمبریج در ماساچوست است. عمده فعالیتهای فلسفی او در زمینه اخلاق، معرفتشناسی و فلسفه ذهن هستند. از ستیا کتاب «راهنمای مواجهه فلسفی با میانسالی» با ترجمه «سینا بحیرایی» توسط انتشارات «مهرگان خرد» به زبان فارسی چاپ شده است. تازهترین کتاب او «زندگی سخت است» نام دارد و با مضمونی فلسفی دارای فصولی در مورد ناتوانی، تنهایی، اندوه، شکست، بیعدالتی، پوچی و امید است. این کتاب به عنوان یکی از بهترین کتابهای معرفی شده از سوی نشریه «نیویورکر» در سال ۲۰۲۲ میلادی انتخاب شده است. از دیگر کتابهای او میتوان به «شناخت درست از غلط» (انتشارات آکسفورد، ۲۰۱۲ میلادی) و «دلایل بدون عقل گرایی» (انتشارات دانشگاه پرینستون، ۲۰۰۷ میلادی) اشاره کرد.
به گزارش فرارو به نقل از وُکس، فلسفه چیست؟ این یک پرسش قدیمی است شاید یکی از قدیمیترین پرسشها در تاریخ فلسفه و هرگز یک پاسخ متفق القول درباره آن وجود نداشته است. برخی از افراد فکر میکنند هدف فلسفه این است که دنیا را معنا کند تا نشان دهد چگونه همه چیز به یکدیگر پیوند خورده است. برای عدهای دیگر فلسفه ابزاری عملی است که باید به ما بگوید چگونه زندگی کنیم. اگر شما در اردوگاه دوم قرار دارید پس منصفانه است که بگویم فلسفه را نوعی خودیاری قلمداد میکنید. این یک سنت فکری است که دست کم از لحاظ نظری میتواند شما را به سوی زندگیای بهتر یا چیزی شبیه به آن راهنمایی کند.
من در کتاب خود تحت عنوان "راهنمای مواجهه فلسفی با میانسالی" نشان داده ام که فلسفه میتواند به ما در مواجهه با مشکلات عینی زندگی و روزمره و دست و پنجه نرم کردن با آن کمک کند.
من در کتاب ام نوشته ام "زندگی سخت است". آیا فلسفه زندگی میتواند در این سه واژه خلاصه شود به گمان ام میتواند. فیسلوفان عصر باستان مانند افلاطون و ارسطو در مورد زندگی ایده آل میاندیشیدند و سعی میکردند نقشهای برای آن ارائه دهند. این میتواند غیر واقع بینانه و هم به نوعی خود تنبیه کننده باشد. اغلب راه درست برای نزدیک شدن به زندگی ایده آل این است که فکر کنید: "این در دسترس نیست. من نباید خود را بخاطر این واقعیت که در دسترس نیست سرزنش کنم". واقعیت آن است که خوب زندگی کردن یا تا آنجا که میتوانید خوب زندگی کردن مربوط به مواجهه با روشهایی است که در آن زندگی سخت است.
بحران میانسالی یکی از آن پدیدههای فرهنگی است که تاریخ پیدایش خاصی دارد. "الیوت ژاک" روانکاو کانادایی در سال ۱۹۶۵ میلادی مقالهای با عنوان "مرگ و بحران میانسالی" و منشاء اصطلاح بحران میانسالی از آنجاست. ژاک به بیماران و زندگی هنرمندانی که بحرانهای خلاقانه میانسالی را تجربه کرده بودند نگاه میکرد. آنان اکثرا در دهه سوم عمرشان به سر میبردند و این موضوع واقعا با کلیشه بحران میانسالی امروزی سازگاری ندارد. تغییری در طرز فکر مردم در مورد بحران میانسالی ایجاد شده است. اکنون ایده این است که رضایت از زندگی افراد به شکل U با شیب ملایمی است که اساسا حتی اگر یک بحران نباشد افراد در دهه چهارم عمر خود در پایینترین سطح آن شیب قرار دارند. این موضوع برای زنان و مردان صدق میکند و در سراسر جهان به درجات مختلف صدق میکند و بسیار فراگیر است. بنابراین، وقتی افرادی مثل من در مورد بحران میانسالی صحبت میکنند چیزی که واقعا در ذهن دارند بیشتر شبیه یک بیماری میانسالی است ممکن است به سطح بحران نرسد، اما به نظر میرسد چیزی به طور مشخص در مورد یافتن معنا و جهت گیری در این دوره میانسالی چالش برانگیز است.
بسیاری از موارد درباره بحران میانسالی وجود دارد. برخی در آن مقطع به گذشته نگاه میکنند و احساس پشیمانی میکنند. همیشه این حس وجود دارد که گزینههای شما محدود شده اند. این احساس وجود خواهد داشت که پیشتر فرصتهایی باز برای شما وجود داشتند و انواع مختلفی از زندگی وجود داشند که واقعا برای تان جذاب بودند، اما اکنون به روشی واضح، مادی و عینی نمیتوانید با آنها زندگی کنید. هم چنین این پشیمانی وجود دارد که همه چیز در زندگی شما اشتباه پیش رفته است شما اشتباه کرده اید اتفاقات بدی رخ داده و اکنون پروژه این است:"چگونه بقیه عمرم را در این شرایط ناقص زندگی کنم"؟ زندگی رویایی برای بسیاری از ما گزینهای خارج شده از دسترس قلمداد میشود.
افراد هم چنین این احساس را دارند که بخش عمده زندگی درگیر روزمرگی است. به جای چیزهایی که زندگی را با ارزش به نظر میرسانند فقط یکی پس از دیگری درگیر روزمرگی هستیم. سپس مرگ به نظر میرسد که در فاصلهای قرار دارد که میتوانید آن را با عباراتی که واقعا قابل درک هستند اندازه گیری کنید. شما این حس را خواهید داشت که یک دهه چگونه است و در بهترین حالت صرفا سه تا چهار دهه باقی مانده پیش روی تان خواهد داشت.
بخشی از احساس از دست دادن به چیزی مربوط میشود که فیلسوفان آن را "ارزشهای غیر قابل مقایسه" مینامند. این ایده که اگر بین ۵۰ تا ۱۰۰ دلار انتخاب کنید و ۱۰۰ دلار را بگیرید لحظهای پشیمان نمیشوید. اما اگر بین رفتن به کنسرت یا ماندن در خانه و گذراندن وقت با فرزندتان یکی را انتخاب کنید در هر صورت چیزی غیر قابل جایگزین را از دست خواهید داد.
یکی از چیزهایی که ما در میانسالی تجربه میکنیم انواع زندگیهایی است که نمیتوانیم زندگی کنیم که با زندگی ما متفاوت است و هیچ جبرانی واقعی برای آن وجود ندارد و این میتواند بسیار دردناک باشد. فکر این که "من میتوانستم زندگی بهتری داشته باشم همه چیز میتوانست برای من بهتر پیش برود" تقریبا همیشه وسوسه انگیز است، اما میتوانید این گونه فکر کنید که اگر هرگز فرزند فعلی تان را نداشتید با افراد فعلیای که دوست هستید ملاقات نمیکردید، اما واقعیت آن است که در غیر این صورت یعنی در صورت نداشتن فرزند چند دوست دیگر داشتید که عالی بودند.
نقطه شروع آن است که با سختیها بنشینیم و آنها را تصدیق کنیم و سپس برای درک آن چه واقعا در حال رخ دادن است تلاش کنیم و ویژگی آن را واقعا توصیف کنیم. این با نوعی روش شناسی فلسفی مرتبط است که من آن را پذیرفته ام. بین توصیف ادبی و انسانی پدیدههایی مانند غم و اندوه و تأمل فلسفی تداوم واقعی وجود دارد.
اغلب آن چه تأمل فلسفی ارائه میدهد کمتر دلیلی بر این است که شما باید این گونه زندگی کنید و مفاهیم بیشتری را برای بیان تجربیات خود و سپس ساختار و راهنمایی نحوه ارتباط خود با واقعیت را نشان دهید. از این طریق میتوانیم بفهمیم که چگونه فلسفه میتواند به عنوان خودیاری عمل کند.